سنگ صبور. یک شنبه 21 اسفند 1390برچسب:, :: 17:34 :: نويسنده : عاطی
بوی عیدی ، بوی تو به اینا حواسمو جمع می کنم شدت اومدنت تو فکر من
صدای کفش تو وقتی که میای به اینا حواسمو جمع می کنم لذت قدم زدن با تو توی پیاده رو به اینا حواسمو جمع می کنم بوی قهوه،بوی عکس،دو تا فنجون برعکس به اینا حواسمو جمع می کنم
دو شنبه 15 اسفند 1390برچسب:, :: 20:4 :: نويسنده : عاطی
عزیزم دلم گرفته دو شنبه 15 اسفند 1390برچسب:, :: 20:2 :: نويسنده : عاطی
به عشق بودنت ، عشق را دوست دارم به عشق شبهایی که صدایت را میشنوم عاشق سکوت و تاریکی ام فدای دلتنگی هایت ، اشکهای گونه هایت عشق من دوستت دارم ، بی نهایت... نگاه مهربانت ، نمیدانم دیگر چه بنویسم در وصف چشمهای زیبایت. چه بنویسم در وصف تو ، تویی که برتر از احساس منی تویی که زیباتر از تمام کلمات عاشقانه ای به عشق بودنت ، زندگی را با تمام تلخی هایش دوست دارم لحظه به لحظه با تو ، تک تک ثانیه ها را دوست دارم چند صباحیست از عشق می نویسم برای دلها عزیزم از عشق نوشتن را، به عشق بودنت دوست دارم چه بنویسم در وصف روی ماهت ، لحظه ای سکوت میکنم به احترام لبخند مهربانت به عشق بودنت ، عاشق از عشق نوشتنم ، روزها می آید و می رود ، من عاشق این دنیای عاشقانه ام من که کسی نبودم، اما آنقدر در وصف تو نوشتم که اینک یک شاعر پرآوازه ام... تو در قلب منی ، من در قلب تو ، به عشق این احساس، عاشق بودن را دوست دارم. لحظه ی آمدنت از حال میروم هنگام دیدنت مست چشمهای توام تو را به آن که میپرستی قسم، مرا تنها نگذار که بدجور گرفتار دل توام احساسات عاشقانه ی من در وصف تو اینهمه زیبایی در اطرافم ، گلستان پر از گل در کنارم، اما ... اما چشمانم ساعتهاست که خیره به چشمان تو است... به عشق بودنت ، عشق را دوست دارم ، به عشق بودنت با تو بودن را دوست دارم به عشق بودنت فریاد زدن را دوست دارم میخواهم فریاد بزنم که تا دنیا دنیاست و آسمان بالای سر ماست ، به عشق تو زندگی کردن را دوست دارم.شنبه 13 اسفند 1390برچسب:, :: 23:17 :: نويسنده : عاطی
دختر دانش آموزی صورتی زشت داشت . دندان هایی نامتناسب با گونه هایش ،موهای کم پشت و رنگ چهره ای تیره .
ارنستو چه گوارا چهار شنبه 10 اسفند 1390برچسب:, :: 17:2 :: نويسنده : عاطی
بارون که میزنه آدم ناخوداکاه یاد سه چیز میفته:
آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان
|
||||||||||||||||||||||
![]() |