آرزوهایی برای من و تو.
 
سنگ صبور.
سه شنبه 15 آذر 1390برچسب:, :: 23:31 ::  نويسنده : عاطی

 

                                           اول از همه برایت آرزومندم که عاشق شوی، 

و اگر هستی، کسی هم به تو عشق بورزد، 

و اگر اینگونه نیست، تنهائیت کوتاه باشد،

و پس از تنهائیت، نفرت از کسی نیابی. 

آرزومندم که اینگونه پیش نیاید، اما اگر پیش آمد،

بدانی چگونه به دور از ناامیدی زندگی کنی.

 

 
 .
.
.
.
.

برایت همچنان آرزو دارم دوستانی داشته باشی، 

از جمله دوستان بد و ناپایدار، 

برخی نادوست، و برخی دوستدار 

که دست کم یکی در میانشان 

بی تردید مورد اعتمادت باشد.

 

 

.
.
.
.
.

و چون زندگی بدین گونه است،

برایت آرزومندم که دشمن نیز داشته باشی،

نه کم و نه زیاد، درست به اندازه،

تا گاهی باورهایت را مورد پرسش قرار دهد، 

که دست کم یکی از آنها اعتراضش به حق باشد، 

تا که زیاده به خودت غرّه نشوی.

.

.

.

.

.

و نیز آرزومندم مفیدِ فایده باشی

نه خیلی غیرضروری،

تا در لحظات سخت 

وقتی دیگر چیزی باقی نمانده است

همین مفید بودن کافی باشد تا تو را سرِ پا نگهدارد.

 

 

.
.
.
.
. 

همچنین، برایت آرزومندم صبور باشی  

نه با کسانی که اشتباهات کوچک میکنند  

چون این کارِ ساده ای است،  

بلکه با کسانی که اشتباهات بزرگ و جبران ناپذیر میکنند

و با کاربردِ درست صبوری ات برای دیگران نمونه شوی.

 

 

.
.
.
.
.

و امیدوام اگر جوان که هستی  

خیلی به تعجیل، رسیده نشوی  

و اگر رسیده ای، به جوان نمائی اصرار نورزی  

و اگر پیری، تسلیم ناامیدی نشوی  

چرا که هر سنّی خوشی و ناخوشی خودش را دارد 

و لازم است بگذاریم در ما جریان یابند.

 

 

.
.
.
.
.

امیدوارم سگی را نوازش کنی 

به پرنده ای دانه بدهی، و به آواز یک سَهره گوش کنی 

وقتی که آوای سحرگاهیش را سر می دهد.

چرا که به این طریق

احساس زیبائی خواهی یافت، به رایگان.

 

 

.
.
.
.
. 

امیدوارم که دانه ای هم بر خاک بفشانی 

هرچند خُرد بوده باشد 

و با روئیدنش همراه شوی 

تا دریابی چقدر زندگی در یک درخت وجود دارد.

.
.
.
.
. 

بعلاوه، آرزومندم پول داشته باشی

زیرا در عمل به آن نیازمندی

و برای اینکه سالی یک بار  

پولت را جلو رویت بگذاری و بگوئی: این مالِ من است.  

فقط برای اینکه روشن کنی کدامتان اربابِ دیگری است!

 

 

.
.
.
.
.

و در پایان، اگر مرد باشی، آرزومندم زن خوبی داشته باشی  

و اگر زنی، شوهر خوبی داشته باشی  

که اگر فردا خسته باشید، یا پس فردا شادمان  

باز هم از عشق حرف برانید تا از نو بیاغازید.

 

 

.
.
.
.
.

اگر همه ی اینها که گفتم فراهم شد  

دیگر چیزی ندارم برایت آرزو کنم. 


 
  

ویکتور هوگو

 

 


 

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها
نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 45
بازدید دیروز : 6
بازدید هفته : 57
بازدید ماه : 251
بازدید کل : 96618
تعداد مطالب : 109
تعداد نظرات : 30
تعداد آنلاین : 1